کاوش موضوع استعاره
صفحه اصلی
استعاره
اِستِعاره یا مانندگویی (در تمام زبانهای اروپایی: مِتافُر) یک روش در فن بیان است. واژه استعاره یعنی به عاریت گرفتن و وامستانی (از معنی واژهای برای اشاره به واژهای دیگر).
در زبان فارسی، استعاره یکی از مهمترین آرایههای ادبی است که در آن، یک چیز بهجای چیز دیگری بهکار میرود، بدون آنکه ابزار تشبیه (مانند «مثل» یا «مانند») آورده شود. در ادامه چند نمونهٔ مشهور از استعاره در ادب فارسی:
۱. «ماه مجلس تویی، شمع روان ما تویی»
استعاره: ماه مجلس برای کسی که مجلس را روشن کرده و مرکز توجه است.
۲. «ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست» (سعدی)
استعاره: گریستن ابر بهجای باریدن باران.
۳. «روزگار دندان بر دل من میفشرد»
استعاره: دندان روزگار کنایه از سختیها و فشار زمانه.
استعاره اهمیت بسیاری در شعر و ادب جهان دارد بهطوری که شعر را کلامی مبتنی بر استعاره و اوصاف آن دانستهاند. اولین بار توسط ارسطو بهعنوان گونهای از تشبیه تشریح شد، میتوان گفت استعاره همان تشبیه است که مشبه یا مشبهٌبه آن حذف شده باشد و گاهی وقتها وجه شبه هم حذف شده است برای مثال، «گریهٔ ابر بهاری» استعاره است که زیرساخت آن این جمله است: «ابر بهار مانند انسان میگرید»؛ از این زیرساخت مشبهٌبه حذف شده و تنها مشبه و ویژگی پایهٔ محذوف باقی مانده است.... بیشتر در ویکی پدیا